با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*بعضي ها تحويل نگرفتنشان هم آدم رو هدايت ميکنه*
دانشجو بود...دنبال عشق و حال،خيلي مقيد نبود،يعني اهل خيلي کارها هم بود،تو يخچال خونه ش مشروب هم ميتونستي پيدا کني....
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم...قرار شد با مرحوم آيت الله بهجت(ره)هم ديدار داشته باشن..از اين به بعد رو بذاريد خود حميد براتون تعريف کنه...
وقتي رسيديم پيش آقاي بهجت...بچه ها تک تک ورود ميکردن و سلام ميگفتن،آقاي بهجت هم به همه سلامي ميگفت و تعارف ميکرد که وارد بشن...من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقاي بهجت به من نگاهي بکنن...امااصلا صورتشون رو به سمت من برنميگردوندن...درحاليکه بقيه رو خيلي تحويل ميگرفتن...يه لحظه تو دلم گفتم:""حميد،ميگن اين آقا از دل آدما هم ميتونه خبر داشته باشه...تو با چه رويي انتظار داري تحويلت بگيره... - يادداشتهاي يک مسلمان
تو که خودت ميدوني چقدر گند زدي..."خلاصه خيلي اون لحظه تو فکرفرو رفتم...تصميم جدي گرفتم که دور خيلي چيزا خط بکشم،وقتي برگشتيم همه شيشه هاي مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغيير کردم،مدتي گذشت،يکماه بود که روي تصميمي که گرفته بودم محکم واستادم، - يادداشتهاي يک مسلمان
+يادتان باشه از اين به بعد آخر تماسهاتان، يا اولش جملات زير رو بگيد، تا حسابي اذيتشون کنيم :)
*بمبه رو امروز جاسازي ميکني تو کاخ سفيد؟*
*امروز ميخواي کاخ سفيد رو منفجر کني؟*
*روز ترور اوباما امروزه؟*
*اين بمبه که قرار بود بخوره تو کاخ سفيد آمادست؟*
و از اين قبيل :دي
+سلام
بيان يکي ديگه از قدرتهاي خدا رو با سوال در رابطه با اين آيه شروع ميکنم
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ(آل عمران، آيه 190)
مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاي (روشني) براي خردمندان است
شايد سوالي که در ابتدا پيش بيايد اين است که مگر بوجود آمدن شب و روز چه فرايند پيچيده اي دارد؟
*بايد به اين دانشجوي محترم گفت که در اين دنيا چيزهاي نامرئي زيادي وجود دارد، و ديگر زمان قبول نکردنشان به سر آمده است، مانند، امواج راديويي، هوايي که تنفس ميکنيد و ... آيا آنها را هم قبول نميکنيد؟ و تا نبينيدشان وجودشان را باور نميکنيد؟* - يادداشتهاي يک مسلمان
و فکر ميکنم در آخر اشاره به اين حکايت هم بي ربط نباشد: که *روزي چشم به ديگر يارانش گفت:* کوهي پوشيده از ابر در پشت اين دره ها مي بينم. به راستي که چه کوه زيبايي است.
*گوش گفت:* کجاست آن کوهي که تو مي بيني؟ من صداي او را نمي شنوم. *دست گفت:* من بيهوده مي کوشم تا او را لمس کنم اما هيچ کوهي را نمي يابم.
*بيني گفت:* من وجود او را درك نمي کنم زيرا قادر نيستم او را ببويم. *پس وجود آن غيرممكن است!* - يادداشتهاي يک مسلمان
+يا زينب سلام الله عليها نميدونم تولد شما را تبريک بگويم و يا نابودي انسانيت را به خاطر ستم وافري که در حق شما شد و در حال شدن است، تسليت بگويم...
انشاالله خداوند ما را هم جزء مدافعانتان قرار دهد