شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ روزي چشم به ديگر يارانش گفت: کوهي پوشيده از ابر در پشت اين دره ها مي بينم. به راستي که چه کوه زيبايي است. گوش گفت: کجاست آن کوهي که تو مي بيني؟ من صداي او را نمي شنوم. دست گفت: من بيهوده مي کوشم تا او را لمس کنم اما هيچ کوهي را نمي يابم. بيني گفت: من وجود او را درك نمي کنم زيرا قادر نيستم او را ببويم. پس وجود آن غيرممكن است! آنگاه چشم به سوي ديگري برتافت و با خود خنديد،
درحالي که حواس ديگر درباره چنين خيالبافي هايي گفتگو مي کردند و به اين نتيجه رسيدند که چشم از راه بدر شده است!
يادداشتهاي يک مسلمان
رتبه 0
0 برگزیده
883 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top